
کامپاند، ترکیبی از مواد پلیمری مانند انواع گریدهای پلیاتیلن و مواردی از این قبیل است که به منظور افزایش خواص فیزیکی، مکانیکی و حرارتی، به مواد اولیه، اضافه میشود. این کامپاندها عموماً به شکل گرانول، تولید شده و مورد استفاده در ترکیبات محصولات پلیمری مختلفی قرار میگیرند. به عبارت دیگر، کامپاند شامل مخلوطی از چند نوع پایه پلیمری با افزودنیهایی جهت بهبود ساختار و خواص محصول تولیدی، میشود.
کامپاند از سه جزء اصلی در ساختار خود تشکیل شده است که برای افزایش خواص محصول به کار گرفته میشود. این سه جزء شامل پایه پلیمری، عامل سازگار و دیگر افزودنیها است. بنابراین کامپاند باید به محصولی که خود نیز پایه پلیمری دارد، افزوده شود تا بتواند راحتتر با آن ادغام شود. وظیفه جزء دوم نیز ایجاد سازگاری بین کامپاند و محصول است تا بتواند به طور یکنواخت با محصول ترکیب شود. در غیر این صورت کامپاند در مواد پلیمری به طور یکنواخت و پیوسته پخش نخواهد شد. جزء سوم کامپاند، باعث بهبود خواص و ویژگیهای محصول نهایی شده، که برخی از انواع آنها نیز، منجر به تغییر رنگ در قطعه نهایی میشود.
پلیمر هایی که در پتروشیمی تولید می شوند،برای سهولت در استفاده به شکل خاصی در می آیند که به این مواد گرانول می گویند.
گرانول ها می توانند از پلیمرهای نو تولیده شده و در طیف وسیعی از صنایع پلاستیکی از جمله تولید لاستیک،کابل های برق و انواع مواد مورد نیاز برای بسته بندی محصولات بکار برده شوند.
علاوه بر آن بازیافت ضایعات پلاستیک به گرانول های قابل استفاده نیز رو به گسترش است که ماده اولیه صنایع بسیاری از جمله لاستیک سازی ،آسفالت و سوخت اصلی کوره می باشد.
همچنین گرانول مستربچ به دلیل خواص خود شامل ایجاد شفافیت در محصولات رنگی ،بهبود بخشیدن فرآیند ذوب و عدم آلودگی محل تولید از محبوبیت بالایی برخوردار است. همچنین از مزایای استفاده از آن صرفه جویی در وقت ، انرژی و هزینه می باشد، به همین دلیل فروش مستربچ بسیار پر رونق است.
گرانول مستربچ را به طور کلی می توان به سه دسته زیر تقسیم بندی نمود :
مواد پلیمر پایه
مواد شیمیایی افزودنی
عامل های سازگار کننده

بازیافت پلاستیک (به انگلیسی: Plastic recycling) فرایند بازیابی ضایعات پلاستیکی و فرآوری مجدد آنها به محصولات مفید است. به دلیل گمراه کننده بودن نمادها در بستهبندیهای پلاستیکی و موانع فنی متعدد، کمتر از ۱۰٪ از پلاستیکهای ضایعاتی بازیافت شدهاند. در مقایسه با بازیافت سودآور فلزها، و مشابه با بازیافت کم ارزش شیشهها، بازیافت پلیمرهای پلاستیکی اغلب به دلیل چگالی پایین و سود کم آن چالش برانگیزتر است.
وقتی انواع مختلف پلاستیکها در کنار هم ذوب میشوند، مانند روغن و آب تمایل به جدایش فازی دارند و در لایههایی بر روی هم قرار میگیرند. مرزهای فازی باعث ضعف ساختاری در ماده حاصل میشود، به این معنی که این مخلوطهای پلیمری فقط در کاربردهای محدودی قابل استفاده هستند. به همین دلیل است که صنعت پلاستیک، کدهای شناسایی رزین را ایجاد کردهاست. پلی پروپیلن و پلی اتیلن، دو پلاستیک ساخته شده بهطور گسترده نیز چنین رفتاری دارند که این امر کاربرد آنها را برای بازیافت محدود میکند. هر بار که پلاستیک بازیافت میشود، باید مواد بکر اضافی به آن افزوده شود تا به بهبود یکپارچگی مواد کمک کند. به این طریق، حتی پلاستیک بازیافتی نیز از مواد پلاستیکی جدید استفاده میکند. بعلاوه، آن قطعه پلاستیکی فقط ۲ تا ۳ بار قابل بازیافت است. بنابراین، حتی وقتی پلاستیکها کد رزینی دارند یا برای بازیافت جمعآوری میشوند، فقط قسمت کوچکی از آن مواد بازیافت میشود. به عنوان مثال، تا سال ۲۰۱۷، تنها ۸ درصد از پلاستیکهای ایالات متحده بازیافت شدهاست.
پلیمر به انگلیسیPolymer یا بَسپار، یک درشتمولکول است که از تعداد زیادی واحد کوچکتر به نام تکپار تشکیل شدهاست که به صورت زنجیرهای به هم متصل میشوند. هر دو بَسپار مصنوعی و بَسپار طبیعی نقشهای اساسی و همه گیر را در زندگی روزمره ایفا میکنند. از مواد حاوی بَسپار میتوان به پشم، ابریشم، پنبه، نشاسته و سلولز اشاره کرد.
واژه بسپار فارسی است و از دو بخش بَس (بسیار) و پار (پاره، قطعه) ساخته شدهاست. واژه «پلیمر» از دو بخش یونانی «polys» به معنای بسیار و «meros» به معنی قسمت، پاره یا قطعه گرفته شدهاست.
بسپارها از نظر اثر پذیری در برابر حرارت به دو دسته گرمانرم ها یا ترموپلاستیکها و گرماسختها یا ترموست ها تقسیم میشوند. گرمانرمها، بَسپارهایی هستند که در اثر گرم کردن ذوب میشوند در حالی که گرماسختها، بسپارهایی هستند که در اثر گرما ذوب نمیشوند بلکه در دماهای بسیار بالا به صورت برگشتناپذیری تجزیه میشوند. بسپارها دارای خواص ویسکو الاستیک هستند و منشأ این پدیده، در گرمانرمها گره خوردگی زنجیرهها و در گرماسختها گره خوردگی زنجیرهها و اتصالات شبکهای آنها در هم است.
